عضو هیئت‌علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع:

مدرسه طبیعت گمشده نظام آموزش‌وپرورش در ایران است

شناسهٔ خبر: 4203708 - پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۵
شاهرود - عضو هیئت‌علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع با بیان اینکه آینده طبیعت ایران به دست مردم ساخته می شود، گفت: مدرسه طبیعت گمشده نظام آموزش‌وپرورش در ایران است.

به گزارش خبرنگار مهر، محمد درویش شامگاه پنج‌شنبه در همایش آینده طبیعت ایران به میزبانی هلال‌احمر شاهرود بابیان اینکه گمشده نظام آموزش‌وپرورش ایران مدرسه طبیعت است، با اشاره به افتتاح نخستین مدرسه طبیعت در شاهرود، ابراز داشت: به دنبال نسلی هستیم که شاهوار را با هیچ دلار و یورویی معامله نمی‌کند و فرزندانی را تربیت می‌کند که به هیچ جانداری زیان نزند.

وی بابیان اینکه به دنبال افزایش مدارس طبیعت در کشور هستیم، افزود: آینده طبیعت ایران را مردم می‌سازند نه دولت، مردانی که با حرف‌های قشنگ عملکرد نامطلوب دارند.

عدم توجه به ملاحظات زیست‌محیطی خسارت جبران‌ناپذیری به مردم وارد می‌کند

فعال محیط‌زیست بابیان اینکه در پایتخت ایران هفت هزار نزاع در هر ۱۰۰ هزار نفر رخ می‌دهد، ابراز داشت: در تهران درآمد شهرداری بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان در سال است و یکی از ۱۰ شهری که بالاترین هزینه در آن می‌شود، اما ازنظر کیفیت زندگی در رده ۱۸۸ قرار دارد نشان می‌دهد عدم توجه به ملاحظات زیست‌محیطی خسارت جبران‌ناپذیری به مردم وارد می‌کند.

درویش در ادامه تصریح کرد: حفظ محیط‌زیست بر اساس آموزه شاخص سرزمین شاد، مهم‌ترین مؤلفه در حال خوش مردم و کاهش جرائم و نزاع خیزی است مردمی که سلحشورانه برای حفظ شاهوار در این سرزمین می‌کوشند و این مهم تنها صرف محیط‌زیست نیست، بلکه برای ماندگاری لبخند بر صورت مردم تلاش می‌کنند و این حقیقت بزرگی است که بر آن تأکید داریم.

وی افزود: مردم آلمان هفت میلیارد یورو مالیات برای ساخت کوهی به ارتفاع هزار متر پرداخت می‌کنند تا از افسردگی جلوگیری کنند، نظیر همین هزینه نیز در امارات انجام می‌شود اما باید توجه کنیم شاهوار چهار الی هفت میلیارد یورو ارزش دارد.

حفظ محیط‌زیست فقط ژست نیست

عضو هیئت‌علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع بابیان اینکه در کوه بافق مردم اجازه تخریب ندادند، ابراز داشت: امیدواریم نظیر همین رویداد را در شاهوار شاهرود نیز شاهد باشیم، باید دریابیم حفظ محیط‌زیست فقط ژست سانتی مانتالیسم نیست و باید نشان دهیم فعالان محیط‌زیست آدم‌های احساسی و ناتوان نیستند.

درویش بابیان اینکه در بجنورد به علت اشتباه در جانمایی فرودگاه این شهر کوه بابا موسی تراشیده شد، افزود: در کوه شاهوار به بهانه چند درصد اشتغال ناپایدار عامل اصلی کیفیت محصولات کشاورزی را نابود می‌کنیم که در حقیقت ماجرا  مردم الماس گران‌بهای خود را به بهای ناچیزی از دست می‌دهند.

این همایش به همت دو سمن شامل جمعیت دیده بان طبیعت شاهرود و باشگاه کوهنوردی اورس برگزار شد.

رونمایی از کتاب قرق شکسته جنگل های هیرکانی تالیف حنیف رضا گلزار بخشی از حواشی این همایش بود.

اگر در ایران خشکسالی داریم پس وضعیت عربستان چگونه است؟ آدم‌های ناشکری هستیم که در چنین فلاتی که ۱۸۰ رودخانه دائمی دارد آنقدر بد رفتار کرده‌ایم، آنقدر ولنگارانه و نابخردانه از نعمت‌های الهی سوء استفاده کرده‌ایم که حالا به همچین فلاکتی افتاده‌ایم.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۸ - ۲۷ دی ۱۳۹۶
فرارو- در بسیاری از شهر‌هایی که در ناآرامی‌های دی ماه، تجمعات به خشونت کشیده شد سابقه درگیری بر سر مساله آب وجود دارد.  مشکل خشکسالی در سال‌های اخیر بیشتر در کشور به چشم می‌آید. کارشناسان، تحلیل‌گران و نیز شماری از مقام‌های دولتی، در سال‌های گذشته در مورد بحران ناشی از خشکسالی و کمبود آب هشدار داده‌اند.
 
به گفته فرماندار تهران در سال جاری، کم‌ترین میزان بارندگی طی نیم قرن گذشته در کشورمان، ثبت شده‌است. اگر بارندگی‌ها در تهران به همین روند باشد، ۵۲ درصد مردم تهران بدون آب شرب خواهند بود.

همچنین ورود آب به سد‌های اصلی کشور، ۳۰ درصد کم‌تر از مدت‌زمان مشابه در سال گذشته بوده‌است.
 
ریشه کم‌آبی در خشکسالی مدیران
 
سد کرج

علاوه بر این‌که در برخی پهنه‌های آب‌ریز مانند خلیج فارس، بارش‌ها ۶۷ درصد افت داشته، در برخی استان‌ها که انتظار بارش خوبی می‌رفت نیز بارش‌ها بین ۴۰ تا ۷۵ درصد کاهش داشته‌است.

در کنار مشکلاتی که خشکسالی می‌تواند برای آب شرب مردم و کشاورزی بوجود بیاورد با توجه به مشکلات اقتصادی کشور مساله بودجه مقابله با این پدیده هم بسیار حیاتی است.

در سال ۸۷ دولت برای مقابله با پدیده خشکسالی ۵ میلیارد دلار از صندوق ذخیری ارزی برداشت کرد، اما به نظر می‌رسد دولت فعلی برای تامین مبالغ بسیار کم‌تر هم دچار مشکل است.
 
ریشه کم‌آبی در خشکسالی مدیران

نشریه علمی ساینتیفیک‌امریکن، در تحلیلی پیامد‌های ناشی از تغییرات اقلیمی و خشکسالی را در کنار مدیریت نادرست، چالش‌های مهمی می‌داند که ایران با آن روبه‌رو است.

مدیریت نادرست مساله‌ای است که محمد رضا درویش فعال محیط زیست در گفتگو با فرارو از آن به عنوان "خشکسالی مدیریتی" یاد می‌کند.

به نوشته این نشریه علمی این بحران ممکن است یکی از دلایل اعتراضات اخیر در ایران به‌شمار رود و در سال‌های پیش‌رو نیز به اعتراضات دیگری بیانجامد.

محمد درویش در گفتگو با فرارو به بررسی مساله خشکسالی و کم آبی و راهکار‌های مقابله با آن می‌پردازد:

با توجه به اینکه در سال جاری نسبت به نیم قرن اخیر کمترین میزان بارش را در کشور داشته ایم پیش بینی شما در مورد خشکسالی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟
قطعا امسال در سال خشکسالی خواهیم بود،که خشک سالی نسبتا شدیدی هم خواهد بود؛ البته این ماجرا در ایران غیر طبیعی نیست. اغلب سال‌های اخیر در ایران سال‌های خشکی است و سال‌های که اصطلاحا به آن "ترسالی" می‌گوییم معدود است.
 
ریشه کم‌آبی در خشکسالی مدیران

آن چیزی که در کشور ما بحران ایجاد می‌کند این است که ما هرگز واقعیت‌های اقلیمی و جغرافیایی خودمان را به رسمیت نمی‌شناسیم و همچنان رو به آسمان برنامه ریزی می‌کنیم؛ امیدواریم و دعا می‌کنیم که باد و باران بیاید.

امارات -همسایه جنوبی ما- هم در خشکسالی بسیار شدیدی است، در سال جاری بارندگی آن‌ها هم به شدت کم بوده است. کلا در منطقه خاورمیانه وضعیت همین گونه است، اما آن‌ها هیچ نگرانی از این خشکسالی و کمبود باران ندارند و هرگز مثل ما دل نگران ریزش‌های آسمانی شان نبوده‌اند. چرا؟ چون که چیدمان توسعه شان را بر مبنای اقتصادی طراحی کرده اند که کمترین وابستگی را به آب و خاک دارد.

این کشور‌ها روی بازرگانی، تجارت، گردشگری، صنایع "های‌تک" و انرژی‌های نو سرمایه گذاری کرده‌اند. فقط شهر دوبی در سال گذشته ۱۴.۵ میلیارد دلار از محل گردشگری درآمد داشته است. در حالی که کشور پهناور ما که مساحت آن چندین برابر امارات است ۱.۳ میلیارد دلار درآمد داشته است.

این‌ها همه نشان دهنده این است که خطری بزرگتر از خطر خشکسالی کشور را تهدید می‌کند و آن هم خشکسالی مدیرانی است که حاضر به تغییر نیستند و درایت درک شرایط کنونی را ندارند. بسیار محافظه کار و متحجر هستند و با توجه به این ماجرا ما درگیر خطری هستیم که من اسمش را می‌گذارم "خشکسالی مدیریتی".

یعنی به نظر شما خشکسالی امسال با توجه به اقلیم منطقه مساله‌ای طبیعی است؟
پاییز امسال نسبت به میانگین ۶۳ سال گذشته کمترین میزان ریزش ها‌ی آسمانی را داشته است، اما ما سال‌های دیگری را هم داشته ایم که مثلا زمستان ما خشک‌ترین زمستان بوده است، اما بهار به سرعت جبران کرده است یا اینکه پاییز بسیار خوبی بوده، اما زمستان و بهار خوب نبوده است.

کلا ویژگی مناطق خشک اینگونه است که انحراف معیار بارش از میانگین بسیار بالا است؛ و مثلا در یک سال نسبت به سال دیگر ۷۰ درصد ریزش‌های آسمانی تغییر می‌کند.

میانگین گرفتن در کشور‌هایی با شرایط کشور ما نوعی بلاهت است مثل این است که بگوییم میانگین یک تومن پولی که در جیب من است و یک میلیاردی که در جیب شماست می‌شود ۵۰۰ میلیارد و یک تومن در حالی که میانگین برای این دو مرحله درست نیست.

در مورد اقلیم خشک هم دقیقا اینگونه است و ما نباید بر اساس میانگین‌ها قضاوت بکنیم. هر سالی باید صرفا سناریوی خودش را داشته باشد و بهترین کاری که باید بکنیم این است که آبی که در این مملکت وجود دارد را برای توسعه گردشگری، توسعه صنایع هایتک و نیاز آب شرب مردم استفاده بکنیم.

در صورتی که ما در کشورمان پرمصرف‌ترین صنایعی که در جهان وجود دارد مستقر کرده ایم. یعنی هیچ "صنعت آب بَری" در جهان وجود ندارد که ما آن را نداشته باشیم یعنی سه صنعت فولاد، آهن و اتم.

این سه صنعت به شدت آب بَر هستند. تمام نیروگاه‌های اتمی در دنیا در کنار رودخانه‌ها و دریا‌ها قرار گرفته اند؛ اما ما در مرکز کشو-قم و اصفهان- نیروگاه اتمی ساخته ایم؛ و یا اینکه استحصال اورانیم را از یزد انجام می‌دهیم و مجبورهستیم با تانکر‌های بزرگ برای مردم آن منطقه آب شیرین ببریم. این نابخردی و عدم توجه به ملاحظات واقعی حاکم بر سرزمین ماست.

احداث صنایع فولاد، آهن صنایع سیمان و کشت نی شکر در مناطق کم آب اشتباه است.

نی شکر در جایی کشت می‌شود که دست کم میانگین ریزش‌های آسمانی اش ۱۰۰۰ میلیمتر باشد در حالی که مابا وجود کم آبی با افتخار نیشکر می‌کاریم و کسی را که با افتخار نیشکر کاشته است به عنوان رئیس سازمان محیط زیست منصوب می‌کنیم و به او جایزه می‌دهیم. این‌ها اشتباهات بزرگی است که در کشور رخ داده و همچنان ادامه دارد؛ و تا وقتی که این وضعیت باشد ما حق نداریم از آسمان شکایت کنیم.

کدام مناطق کشور در برابر این خشکسالی آسیب پذیری بیشتری دارند؟
اگر فقط شرایط طبیعی را در نظر بگیریم بدترین وضعیت را در شرق کشور داریم، و بعد در دشت سیستان و بعد در ایرانِ مرکزی.

اما اگر بخواهیم فاکتور جمعیت را دخالت بدهیم، تهران الان بدترین وضعیت را دارد، چون سرانه آب به شدت وابسته به سد‌هایی است که وجود دارد و این سد‌ها الان ۶۰ تا ۶۵ درصد خالی است و از نظر پدافند غیر عامل تهران به شدت در معرض آسیب جدی است، بعد از تهران شهر‌های مشهد، اصفهان و تبریز قرار دارند.

آیا ممکن است بارش در ماه‌های باقی مانده از زمستان و بهار مشکل خشکسالی امسال را جبران کند؟
در اقلیم خشک هر چیزی امکان دارد، اما امیدوارم این ماجرا‌ها هشداری باشد برای رهبران و مدیران حوزه‌های محیط زیست، آب و کشاورزی کشور که به سرعت چیدمان توسعه را تغییر دهند.

اگر ما در یک بزرگراه مسیر اشتباهی را می‌رویم کم کردن سرعت ما را به هدف نزدیک نمی‌کند، شجاعت و درایت این است که از اولین دور برگردان دور بزنیم.

ما نیاز به مدیرانی داریم که با شجاعت اعتراف کنند اشتباه کرده اند. باید بپذیریم خودکفایی در کشور یک اشتباه راهبردی بوده است. باید به سمت تامین امنیت غذایی برویم و امنیت غذایی ایرانیان یعنی بالفعل کردن مزیت‌های بالقوه‌ای که در این سرزمین وجود دارد.

در این صورت دیگر نیازی به آب فراوان و دعا برای بارش باران نداریم. چراکه کل نیاز آب شرب ایرانیان ۸ میلیارد متر مکعب است. یعنی ۸۰ میلیون ایرانی فقط به ۸ میلیارد متر مکعب آب شرب نیاز دارند و این ۸ میلیارد متر مکعب یعنی ۸ درصد آب قابل استحصال کشور که در سخت‌ترین خشکسالی‌ها هم همیشه اتفاق می‌افتد.

این وضعیت در ایران را با عربستان صعودی مقایسه کنید که فقط برای تامین آب شرب مردم به ۳ میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد، ولی کل موجودی آب قابل استحصالش فقط ۱ میلیارد متر مکعب است.

اگر در ایران خشکسالی داریم پس وضعیت عربستان چگونه است؟ آدم‌های ناشکری هستیم که در چنین فلاتی که ۱۸۰ رودخانه دائمی دارد آنقدر بد رفتار کرده‌ایم، آنقدر ولنگارانه و نابخردانه از نعمت‌های الهی سوء استفاده کرده ایم که حالا به همچین فلاکتی افتاده‌ایم.

کار ما شبیه کار آن خانواده ثروتمندی است که با اسکناس‌های ۱۰ هزار تومانی سیگار روشن می‌کرد و وقتی که می‌خواست نذری بدهد زیر آن نذری‌ها شمش طلا می‌گذاشت و می‌گفت: چرا من که این همه کار خوب کردم و آنقدر نذر دادم، بدبخت و فقیر شدم؟!

با واگذاری ۱۱هزار هکتار جنگل شمال برای معدن‌کاری مخالفت شد

شناسهٔ خبر: 4057775 - یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۶
در پی مخالفت سازمان محیط زیست، سازمان جنگلها و مراتع، تشکلهای محیط زیستی منطقه و رسانه ها، استاندار مازندران با اکتشاف معدنی در هزاران هکتار از جنگل‌های هیرکانی مخالفت کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از  پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست، محمد درویش مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با اعلام این خبر گفت: به دنبال پیگیری سازمان محیط زیست، ربیع فلاح جلودار استاندارمازندران، دستور پیشین و نگران کننده خود را پس گرفت و طی نامه ای رسمی به اداره کل حفاظت محیط زیست استان با واگذاری ۱۱ هزارهکتار از رویشگاه ارزشمند هیرکانی برای کاربری معدنی در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی مخالفت کرد که جای تقدیر دارد.

وی همچنین از خانم ابتکار معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست،  ناصرمقدسی قائم مقام سازمان جنگلها و مراتع، تشکل های محیط زیستی منطقه، خبرنگاران رسانه ها و از همه آنهایی که در طول این چند هفته پرالتهاب نهایت تلاش خود را کردند تا هیرکانی را از بروز یک فاجعه بزرگ نجات دهند، تشکر کرد.

درویش در ادامه از حسینعلی ابراهیمی کارنامی مدیرکل محیط زیست استان مازندران نیز که در ماههای اخیر مقاومت کرد و حتی تا مرز استعفا پیش رفت و نترسید نیز قدردانی کرد.

مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست  افزود: آیا ارزشمندتر، بی نظیرتر و گرانبهاتر از سرمایه هیرکانی می شناسیم؟ چگونه به خود اجازه می دهیم تا برای تداوم خام فروشی و حراج سرمایه های ملی، چنین خطای راهبردی و غیرقابل جبرانی اتفاق افتد؟! 

محمد درویش استعفا داد

محمد درویش استعفا داد

 

شناسهٔ خبر: 4122765 - دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۷

جامعه > محیط زیست

محمد درویش مدیرکل مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در نامه‌ای گلایه‌آمیز به ریاست این سازمان استعفای خود را اعلام کرد.

به گزارش خبرنگار مهر محمد درویش، مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست، استعفا داد.

درویش که پیش از حضور در سازمان حفاظت محیط زیست چهره شناخته‌ شده‌ای در فعالیت‌های محیط زیستی داشت و وبلاگش با عنوان «مهار بیابان‌زایی» از تاثیرگذارترین وبلاگ‌های حوزه محیط زیست به شمار می‌رفت، در نامه استعفای خود خطاب به عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نوشته است: می پنداشتم شما همانگونه که به تمامی مدیران پردیسان دست‌کم یکبار فرصت گفتگوی رودررو را دادید، به محمّد درویش هم چنین مجالی را می دهید اما وقتی که دیدم حتی حاضر به گفتگو با نمایندگان شورای هماهنگی تشکلهای مردم‌نهاد سراسرِ کشور هم نشده‌اید بر این باور به یقین رسیدم که ممکن است تداوم حضورم در پردیسان به گسست بیشتر روابط سازمانِ مورد علاقه ام با مردم بیانجامد.

متن کامل استعفای محمد درویش خطاب به عیسی کلانتری به شرح زیر است:

جناب آقای دکتر کلانتری
معاون محترم رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست

با سلام و احترام؛ دلیل آنکه ۷۱ روز صبر کردم برای تقدیم استعفای خویش به جنابعالی، آن بود که امیدوارانه می پنداشتم شما همانگونه که به تمامی مدیران پردیسان دستکم یکبار فرصت گفتگوی رودرو را دادید، به محمّد درویش هم چنین مجالی را می دهید. البته همچنان می توانستم بر این امید پابرجا مانده و تا پنجم آذرماه ۱۳۹۶، زمانی که دوره ماموریت چهارساله ام در سازمان حفاظت محیط زیست به پایان می رسد، صبر کنم؛ اما وقتی که دیدم حتی حاضر به گفتگو با نمایندگان شورای هماهنگی تشکلهای مردمنهاد سراسرِ کشور هم نشده اید؛ بر این باور به یقین رسیدم که ممکن است تداوم حضورم در پردیسان به گسست بیشتر روابط سازمانِ مورد علاقه ام با مردم بیانجامد؛ رخدادِ تلخی که آشکارا به سرمایه اجتماعی تازه ترمیم شده در این حوزه که کوشیدم تا با تداوم گفتگوهای پردیسان بر ابعاد چند وجهی اش بیافزایم، آسیب خواهد زد.

بنابراین ضمن تقدیم استعفای خویش، تقاضا دارد سه خواهشم را مورد مداقه قرار دهید:

نخست: از گسترش مکتب مدارس طبیعت تا آنجا که توان دارید حمایت کنید؛ اگر می خواهید ایرانی به ظرفیت ۸۰ میلیون محیط بان بسازید، راهش از حمایت عملی از توسعه مدارس طبیعت می گذرد.

دوم: از تغییر مبلمان شهری سزاوارانه حمایت کرده و با نفی خودرومحوری، شرایط را برای جایگزینی موازین زیست محوری فراهم سازید. اگر ۹۳ درصد زنان و ۸۶ درصد مردان ایرانی به گفته وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دچار درجاتی از کم تحرکی و چاقی هستند؛ اگر وزن متوسط دانش آموزان زیر ۱۲ سال ایرانی در طول یک دهه اخیر دوبرابر شده و اگر روزانه ۵۰ میلیون ساعت از عمر ایرانی ها – به ارزش سالانه ۲۵ هزار میلیارد تومان – در ترافیک هدر می رود، راهش از بهبود کیفیت خودرو و سوخت و ساخت بزرگراههای بیشتر نمی گذرد، باید به گسترش پیاده راه و مسیرهای ایمن دوچرخه سواری همت کرد و خود و مدیران تان در این حوزه پیشگام شوید.

سوم: با کنشگرانِ حوزه محیط زیست صبورانه تر برخورد کرده و هرگز منتقدان خود را در هیچ حوزه ای از جمله GMO، با القابی چون نادان، احساسی یا سیاسی خطاب نکنید.

 خلاصه اینکه جناب کلانتری عزیز!
به قول یک دوستِ کاشانی: «همیشه خراشی است روی صورت احساس»
شما به عنوان راس سازمان متولی محیط زیست ایران، لطفاً آن خراش را ژرف تر نسازید و هوای احساسات پاکِ دوستداران واقعی و بی منت طبیعت وطن را داشته باشید.

پایدار باشید.