نقش منیزیم در بدن

نقش منیزیم در بدن

 

 

این عنصر در بعضی از اعضاء بدن مانند مغز سر و تیموس و غدههای فوق گردهها و در خون و عضلات موجود است و مقدار آن در این اعضا از کلسیم بیشتر است.این عنصر در تبدیل قند خون به انرژی بسیار اهمیّت دارد و چهار عمل مهمّ را انجام میدهد:

  • در مبارزه با افسردگی مؤثر است.
  • کار سیستم رگهای خونی و قلب را تنظیم و در جلوگیری از حملة قلبی مؤثر است.
  • از رسوب کلسیم در کلیهها و کیسة صفرا جلوگیری میکند.
  • عمل هضم را آسان میگرداند.


یکی از املاح مورد نیاز هر سلول از بدن شما ، منیزیم می باشد . بدن انسان بزرگسال حاوی 28-20 گرم منیزیم است که 60% از آن در استخوان ، 26% در عضله و ماهیچه ها و بقیه در بافت های نرم و مایعات بدن وجود دارد . نیمی ازذخایر منیزیم بدن شما درون سلولهای بافت ها و اندامهای بدن و نیمی از آن به صورت ترکیب با کلسیم و فسفر در استخوان وجود دارد. تنها 1% از منیزیم بدن شما در خون یافت می شود . بدن شما برای حفظ میزان ثابت منیزیم خون ، خیلی سخت فعالیت می کند . بیش از 300 واکنش بیوشیمیایی در بدن برای فعالیت خود به منیزیم نیاز دارند چرا که منیزیم باعث حفظ فعالیت نرمال ماهیچه و عصب، ضربان منظم قلب و استحکام استخوانها می شود. همچنین منیزیم در متابولیسم انرژی و سنتز پروتئین نقش دارد.

منابع غذایی و دریافت


منیزیم در بسیاری از غذاها به مقدار فراوان یافت می شود و یک رژیم غذایی معمول در صورت انتخاب درست غذاهای مصرفی می توان مقدار کافی آن را تامین کرد . منابع غذایی خوب منیزیم عبارتند از :انجیر، لیمو ترش، گریپ فروت، ذرت زرد، بادام، گردو، پسته و سیب دانه ها ، مغزها، آجیل ، سبزیجات برگی شکل مثل کلم ، اسفناج و ... ، غلات سبوس دارو حبوبات مثل لوبیا و سویا و... . تصفیه کردن غلاتی مانند آرد گندم و برنج و فرآیند غذاها مانند شکر، سبب از بین رفتن املاح از جمله منیزیم می شود.

 

نقش منیزیم در بیماریهای رایج

 

  • منیزیم و فشار خون(منیزیم درتنظیم فشار خون نقش مهمی را ایفا می کند. رژیم های غذایی که حاوی مقدار زیادی سبزی و میوه باشند منیزیم و پتاسیم را در حد کافی تأمین کرده و باعث کاهش فشار خون بالا می شوند . مطالعات نشان می دهد دریافت زیاد منیزیم ، پتاسیم و کلسیم و دریافت کم چربی و سدیم در برنامه ها و رژیم غذایی تأثیر زیادی در کاهش فشار خون بالا دارند.بنابراین توصیه می شود با دریافت کافی منابع حاوی(منیزیم از وقوع فشار خون بالا پیشگیری وآن را کنترل کنید.
  • منیزیم و بیماریهای قلبی- عروقی

دریافت کم منیزیم، باعث اختلال در ریتم قلبی و بروز حملات و سکته های قلبی می شود. مطالعات انجام شده در بیمارانی که به سکته ی حاد قلبی مبتلا شدند که استفاده فوری از منیزیم پس از سکته ی قلبی سبب کاهش مرگ و میر بیماران می شود.
منیزیم و استئوپرز: ممکن است کمبود منیزیم ، عاملی خطر زا در ایجاد استئوپرز (
پوکی استخوان ) باشد . کمبود منیزیم ، متابولیسم کلسیم و هورمون تنظیم کننده کلسیم را در بدن تغییر می دهد . مطالعات مختلفی نشان می دهد که مکمل دهی منیزیم ، چگالی معدنی استخوان را بهبود می بخشد ؛ اما برای اثبات این موضوع نیاز به مطالعات بیشتری است .
منیزیم و
دیابت : وجود منیزیم برای متابولیسم کربوهیدرات «قند ) لازم است . ممکن است باعث آزاد سازی و فعال شدن انسولین «هورمون تنظیم کننده قند خون ) شود . افزایش مقدار گلوکز (قند ) خون در بیماران دیابتی باعث کاهش منیزیم خون و کمبود آن در ادرار می شود .
حال می توان فهمید که چرا کمبود منیزیم در افراد دیابتی نوع 1 و نوع 2 که خوب کنترل نمی شوند ، وجود دارد. تنها بیماران دیابتی که در معرض خطر کمبود
کلسیم هستند ، باید منیزیم خون خود را ارزیابی کرد ، و اگر کمبودی وجود داشت آن را جبران کنند.
در بیماریهای دیگری مثل سردرد های میگرنی نیز مکمل دهی منیزیم ممکن است باعث کاهش
سردرد شود اما برای اثبات این موضوع نیاز به مطالعات بیشتری است .

 

کمبود منیزیم


اگر چه کمبود شدید منیزیم نادر است ولی علائم بالینی آن با لرزش ، اسپاسم عضله ، تغییرات شخصیتی ، بی اشتهایی ، تهوع و استفراغ مشخص می شود . تتانی ، پرش عضله، حرکات غیر ارادی، تشنج و کـُما نیز در افراد با کمبود شدید منیزیم گزارش شده است. کمبود حاد منیزیم در بیماران کلیوی ، درمان بادیورتیک ها، سوء جذب ، پرکاری تیروئید ، التهاب لوزالمعده ، کواشیورکور، دیابت، اختلالات غده پاراتیروئید ، استرس بعد از جراحی و راشیتیسم مقاوم به ویتامین D ، ایجاد می شود.

مسمومیت


اگرچه افزایش دریافت منیزیم می تواند مانع از آهکی شدن استخوان شود ولی احتمال دریافت آن از منابع غذایی و مکمل ها خیلی کم است . تنها مورد مسمویت در کارگران کارخانه ذوب فلزات مشاهده شده است که غبار منیزیم را به مقدار زیاد از راه تنفس یا راه دهان دریافت می کنند.
مقدار خوراکی مجاز توصیه شده (RDA) برای منیزیم :
طبق جدول زیر برای هر گروه سنی مقدار مجاز غذایی منیزیم در هر روز تعیین شده است.

 

 

شیردهی (میلی گرم/روز)

بارداری (میلی گرم/روز)

زنان (میلی گرم/روز)

مردان (میلی گرم/روز)

گروه سنی مجاز

360

400

360

410

14 تا 18 سال

310

350

310

400

19 تا 30 سال

320

360

320

420

بالاتر از 31 سال

 

تثبیت نیتروژن

 

   تثبیت طبیعی نیتروژن:

 

 

تثبیت نیتروژن یک فرایند اختلاط نیترژن اتمسفری همراه با عناصر دیگر برای تشکیل دادن ترکیبات سودمند می‌باشد. تنها چند روش وجود دارد که نیتروژن که تقریبا خنثی است، بتواند با عناصر دیگر ترکیب شود. نیتروژن برای زندگی لازم است و به این دلیل که اکثر ارگانیسم‌ها نمیتوانند از عنصر نیتروژنی که با عناصر دیگر ترکیب نشده است استفاده کنند، تثبیت نیتروژن برای ادامه حیات بر روی زندگی بسیار مهم است. نیتروژن اصلاح شده یا ترکیب شده، همچنین برای تولید بسیاری از مواد ضروری است، که شامل مواد منفجره و کودهای تجاری می‌شوند.

در طبیعت، نیتروژن با برخی از میکرو-ارگانیسم‌ها تثبیت می‌شود و این عمل در اثر رعد و برق صورت می‌گیرد. این تثبیت طبیعی نقشی اساسی در چرخه نیتروژن ایفا می‌کند. در قرن بیستم، انسان‌ها یاد گرفتند که نیتروژن را در مقدار زیاد تثبیت کنند تا تثبیت طبیعی نیتروژن را تکمیل کنند. فرایندهای سنتزی تثبیت نیتروژن شامل فرایند چرخه‌ای الکتریکی، فرایند سیانامید، و فرایند هابر می‌شود.

تثبیت طبیعی نیتروژن

میکرو ارگانیسم‌ها

در یک روش که هنوز کاملا فهمیده نشده است، یک باکتری تثبیت کننده نیتروژن و خزه از گاز نیتروژن استفاده می‌کنند و ترکیبات آمونیوم تولید می‌کنند. این ترکیبات توسط زمین جذب می‌شوند.

دو گروه اصلی از میکروارگانیسم‌ها هستند که تثبیت نیتروژن را انجام می‌دهند. از بین این دو گروه گروهی که از ارگانیسم‌های موجود در خاک و آب – گونه‌های محدودی از باکتری‌ها (عمدتا آزوباکتری‌های تجزیه پذیر و دوکسانان) – و بعضی خزه‌های سبز-آبی تشکیل شده معمول‌تر است. 

گروه دوم، که شامل باکتری ریزوبیوم (ریشه زی) تجزیه پذیر می‌شوند، در گیاهان زندگی می‌کنند، که عمدتا گیاه هستند مانند دانه‌ها، شبدر و یونجه. این باکتری سبب می‌شود که ریشه‌های گیاهان تشکیل بر‌آمدگی یا غده ریشه‌ای دهند که در این غده ارگانیسم‌ها زندگی می‌کنند. گیاه باکتری را با غذا تامین می‌کند. در عوض، باکتری ترکیبات آمونیوم ترشح می‌کند که جذب شده و توسط بنشن و گیاهان دیگری که در همان خاک در حال رشد هستند استفاده می‌شود.

رعد و برق نقش کوچکی در تثبیت نیتروژن اتمسفری دارد. دمای زیاد رعد و برق سبب می‌شود که نیتروژن با اکسیژن ترکیب شود و تشکیل نیتروژن اکسید دهد. اکسید با رطوبت هوا ترکیب می‌‌شود. نیتروژن تثبیت شده توسط باران به زمین می‌رسد، جایی که به صورت نیترات توسط گیاهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

تثبیت سنتزی نیتروژن 

فرایند هابر، یا فرایند هابر – بوش. در این فرایند، نیتروژن گرما داده شده (از هوا) و هیدروژن تحت فشار بسیار بالا در یک مخزن مخلوط شده و واکنش می‌دهند. مخزن شامل یک کاتالیست می‌شود (معمولا آهن همراه با اکسید آلمینیوم و پتاسیم)، که سبب تسریع واکنش می‌شود. فرایند هابر گسترده‌ترین فرایند مورد استفاده برای تولید آمونیای صنعتی می‌باشد. فریتز هابر (Fritz Haber)، شیمیدان آلمانی، در دهه اول قرن 20 این فرایند را تولید کرد. کارل بوش (Karl Bosch)، یک شیمیدان آلمانی دیگر این فرایند را بصورت صنعتی مورد استفاده قرار داد.

فرایند چرخه‌ای الکتریکی

در این فرایند یک چرخه الکتریکی نیرومند در هوا تنظیم می‌شود، که سبب می‌شود نیتروژن و اکسیژن ترکیب شوند و تشکیل نیتروژن اکسید دهند. هوای شامل اکسید سپس به درون آب فرستاده می‌شود، تا با اکسید مخلوط شود و تشکیل اسید نیتریک دهد. فرایند چرخه‌ای الکتریکی اولین فرایند سنتزی تثبیت نیتروژن، توسط لرد ریلیق (Lord Rayleigh) در 1895 تولید شد.

فرایند سیانامید

در فرایند سیانامید، کلسیم کاربید – تولید شده از آهک، ذغال کک، و هوا – بصورت پودر در یک جو خالص از نیتروژن حرارت داده می‌شود. این فرایند تولید کلسیم سیانامید می‌کند، که می‌تواند بعدا برای تولید آمونیا استفاده شود. 

 

خشكسالی

 خشكسالی

 

مفهوم خشكسالي :خشكسالی حالتی نرمال و مستمر از اقليم است . گرچه بسياری به اشتباه آن را واقعه ای تصادفی و نادر می پندارند . اين پديده تقريباً در تمامی مناطق اقليمی رخ می دهد ، گرچه مشخصات آن از يك منطقه به منطقه ديگر كاملاً تفاوت می كند . خشكسالی يك اختلال موقتی است و با خشكی تفاوت دارد چرا كه خشكی صرفاً محدود به مناطقی با بارندگی اندك است و حالتی دائمی از اقليم می باشد .
          خشكسالی جزء‌ بلايای طبيعی نامحسوس است . گر چه تعاريف متفاوتی برای اين پديده ارائه شده ليكن در كل حاصل كمبود بارش در طی يك دوره ممتد زمانی معمولاً يك فصل يا بيشتر می باشد . اين كمبود منجر به نقصان آب برای برخی فعاليت ها ، گروهها و يا يك بخش زيست محيطی می شود . خشكسالی بايستی در رابطه با برخی شرايط متوسط درازمدت از موازنه مابين بارش و تبخير و تعرق درنظر گرفته شود ، معمولاً در هر منطقه ای يك شرايط خاص بعنوان  “ نرمال ” تعريف می شود .

  بعلاوه اين پديده با زمان ( فصل اصلی وقوع اين پديده ، تأخير در شروع فصل بارانی، وقوع بارش در ارتباط با مراحل اصلی رشد گياه ) و نيز مؤثر بودن بارش ها ( شدت ، بارش ، تعداد رخدادهای بارندگی ) مرتبط است .
 ساير فاكتورهای اقليمی نظير دمای بالا ، باد شديد و رطوبت نسبی پايين تر غالباً در بسياری از نقاط جهان با اين پديده همراه شده و می توانند به طرز قابل ملاحظه بر شدت آن بيفزايند .خشكسالی را نبايست صرفاً بعنوان پديده ای كاملاً فيزيكی يا طبيعی درنظر گرفت . تأثيرات آن در جامعه ماحصل ايفا نقشی مابين يك رخداد طبيعی ( بارش كمتر از حد مورد انتظار به دليل تغييرات اقليمی ) و نياز مردم به منابع تأمين آب می باشد . انسانها معمولاً از تأثيرات خشكسالی لطمه می بينند خشكسالی های اخير در هر دو گروه كشورهای توسعه يافته و در حال توسعه نتايج اقتصادی ، تأثيرات زيست محيطی و دشواريهای شخصی به بار آورده كه جملگی باعث شده اند كه آسيب پذيری تمامی جوامع به اين پديده زيانبخش طبيعی مدنظر قرار گيرد .دو نوع تعريف كلی خشكسالی وجود دارد :

 مفهومی و عملی


تعريف مفهومی خشكسالی :

تعاريف مفهومی كه در قالب اصطلاحاتی كلی بيان می شده به افراد كمك می كند تا مفهوم خشكسالی را درك كنند . بعنوان مثال “ خشكسالی عبارت است از يك دورة ممتد كمبود بارش كه منجر به صدمه زدن محصولات زراعی و كاهش عملكرد می شود ” .
          تعاريف مفهومی در تبيين سياستگزاری در زمينه خشكسالی نيز حائز اهميت است . مثلاً خط مشی ( سياست كلی ) در زمينه خشكسالی در استراليا تلفيقی از آگاهی نسبت به تغييرپذيری نرمال اقليم در تعريف متناظر آن از خشكسالی می باشد .

 اين كشور ، كمك های مالی به زارعان را صرفاً در رخداد “ خشكسالي های استثنايی ” بلاخص زمانی كه شرايط خشكسالی حادتر از مواردی است كه بعنوان جزيی از ريسك عادی مديريت پروژه درنظر گرفته می شود ، ارائه   می كند .

 تشخيص خشكسالی های استثنايی مبتنی بر ارزيابی های علمی است . پيش از اين زمانی كه خشكسالی از نقطه نظر سياستگزاری كمتر تعريف شده بود و زارعان درك درستی از آن نداشتند ، برخی كشاورزان در مناطق اقليمی نيمه خشك استراليا هر چند سال يكبار تقاضای كمكهايی برای مقابله با خشكسالی داشتند .

 

تعريف عملی خشكسالی :تعاريف عملی به افراد كمك می كند تا شروع ، خاتمه و درجه شدت خشكسالی را تشخيص دهند . برای تعيين شروع خشكسالی تعاريف عملی ، ميزان انحراف از ميانگين بارش يا ساير متغيرهای اقليمی در طول يك دوره زمانی را مشخص می كند . اين امر معمولاً با مقايسه وضعيت فعلی نسبت به متوسط های گذشته كه غالباً مبتنی بر دوره آماری30 ساله است انجام می شود .
 حد آستانه تعيين شده به عنوان شروع يك خشكسالی ( مثلاً 75 درصد بارش متوسط در طول يك دوره زمانی مشخص) معمولاً‌ بيشتر به صورت قراردادی انتخاب می شود تا بر مبنای رابطه دقيق تأثيرات خاص آن بر محيط . 

          در تعريفی عملی از خشكسالی برای كشاورزی مقدار بارندگی روزانه با مقادير تبخير و تعرق مقايسه می شود تا سرعت ( نرخ ) تخليه رطوبت خاك تعيين شود و اين روابط برحسب ميزان تأثيرات خشكسالی بر رفتار گياه ( يعنی رشد و عملكرد ) در مراحل مختلف نمو گياه بيان گردد .

          تعاريفی نظير اين مورد را می توان در ارزيابی عملي شدت و اثرات خشكسالی براساس متغيرهای هواشناسی ، رطوبت خاك و شرايط گياه در طی فصل رشد مورد استفاده قرار داد و مستمراً تأثير بالقوه اين شرايط را بر عملكرد نهايی ارزيابی كرد . بعلاوه اين تعاريف عملی در تحليل تناوب شدت و تداوم خشكسالی برای يك دوره تاريخی مفروض نيز كاربرد دارند . ليكن چنين تعاريفی نيازمند داده های جوی در مقياس های زمانی ساعتی، روزانه ، ماهانه و ساير مقاطع زمانی و احتمالاً داده های مربوط به تأثير پذيری از پديده نظير عملكرد محصول بسته به ماهيت تعريف ، مورد استفاده قرار می گيرند .تدوين ماهيت اقليم شناسی خشكسالی يك منطقه ، و درك بيشتری از خصوصيات و احتمال وقوع مجدد در شدت های مختلف اين پديده بدست   می دهد .

 اطلاعاتی از اين نوع در تهيه راهبردهای تقليل اثرات و واكنش اين پديده و طرحهای آمادگی بسيار سودمند است .

 

جنبه های مختلف در زمينه خشكسالی :

هواشناسی ، هيدرولوژيكی ، كشاورزی و اقتصادی - اجتماعی

         

خشكسالي هواشناسي : معمولاً براساس درجه خشكی ( در مقايسه با مقادير نرمال يا ميانگين ) و طول دوره خشكی تعريف می شود . تعاريف خشكسالی هواشناسی بايستی به صورت موردی برای هر منطقه خاص درنظر گرفته شود چرا كه شرايط جوی كه موجب كمبود بارش می شود ، از منطقه ای به منطقه ديگر شديداً تغيير می كند .

 بعنوان مثال برخی تعاريف خشكسالی هواشناسی معرف دوره هايی از خشكسالی براساس تعداد روزهايی با بارش كمتر از يك حد آستانه خاص هستند . اين سنجه صرفاً برای مناطقی كه مشخصاً دارای رژيم های بارندگی ادواری هستند مانند جنگل های استوايی ، اقليم معتدل نيمه حاره يا اقليم مرطوب عرضهای ميانی مناسب است .

 مناطقی نظير مانائوس ( برزيل ) نيواورلئان لوئيزيانا ( آمريكا ) و لندن ( انگليس ) مثالهايی از اين مناطقند . مشخصه ساير مناطق اقليمی الگوی بارش فصلی است . نظير مناطق مركزی آمريكا ، شمال شرق برزيل ، غرب آفريقا و شمال استراليا .

          وجود دوره هايی طولانی بدون بارندگی امری عادی در مناطقی نظير اوباها ، نبراسكا( آمريكا ) ، فورتالزا ، سئار ( برزيل ) و داروين ( استراليا ) است . در اين موارد ، تعريفی مبتنی بر تعداد روزهايی با بارش كمتر از يك حد آستانه خاص، غير واقعی است . درساير تعاريف رابطه ای مابين ميزان انحراف واقعی بارش به مقادير متوسط ماهانه ، فصلی يا سالانه برقرار می شود .

 
خشكسالی كشاورزی :خشكسالی كشاورزی اثرات ويژگيهای مختلف هواشناسی يا هيدرولوژيكی خشكسالی را به اين پديده كشاورزی بويژه كمبود بارش ، اختلاف بين تبخير و تعرق واقعی و پتانسيل ، كمبود رطوبت خاك ، افت سطح آب زيرزمينی يا مخزن و … مرتبط می سازد . نياز آبی گياه بستگی به شرايط جوی غالب ، خصوصيات زيستی گياه خاص ، مرحله رشد آن و خصوصيات فيزيكی و بيولوژيكی خاك دارد .

 تعريفی خوب از خشكسالی كشاورزی آن است كه بتواند حساسيت متغير گياهان زراعی را در طی مراحل نمو گياه از سبز شدن تا بلوغ لحاظ نمايد . كمبود رطوبت در لايه های فوقانی خاك به هنگام كاشت می تواند باعث تأخير جوانه زنی شود كه موجب كاهش تراكم بوته در هكتار و نقصان عملكرد نهايی گردد .

 ليكن چنانچه رطوبت خاك فوقانی(سطح الارضی) براي نيازهای مراحل اوليه رشد كافی باشد كمبودهای رطوبتی درلايه های زيرين خاك در صورت تأمين نيازهای آبی گياه بوسيله بارندگی يا آبياری بر عملكرد نهايی گياه تأثير چندانی نخواهد داشت .

 

خشكسالی هيدرولوژيكی :خشكسسالی هيدرولوژيكی با تأثيرات دوره هايی از نقصان ريزش های جوی ( شامل برف ) بر منابع تأمين های آبهای زيرزمينی يا سطحی همراه می شود ( جريان رودخانه ها ، مخازن ، درياچه ها و آب زيرزمينی ) .

          فراوانی و شدت خشكسالی های هيدرولوژيكی غالباً‌در مقياس يك آبخيز يا حوزه آبريز رودخانه بيان می شود . گرچه همه خشكسالی ها از كمبود بارش منشأ می گيرند ليكن هيدرولوژيست ها بيشتر به اين موضوع توجه دارند كه اين كمبود چگونه در سيستم هيدرولوژيكی ظاهر می شود ؟ خشكسالی های هيدرولوژيكی معمولاً‌ با تأخير بيشتری نسبت به خشكسالی های هواشناسی يا كشاورزی رخ می دهند .

زمان بيشتری طول می كشد تا اثر كمبود بارش در اجزاء سيستم هيدرولوژيكی نظير رطوبت خاك ، جريان رودخانه و سطح مخازن و آبهاي زيرزميیي نمايان شود . در نتيجه زمان اين تأثيرات با ساير موارد موجود در ديگر بخشهای اقتصادی يكسان نيستند چرا كه بخشهای مختلفی براي تأمين آب موردنياز خود به اين منابع متكی هستند.

 مثلاً كمبود بارش می تواند موجب تخليه سريع رطوبت خاك شود كه تقريباً بلافاصله برای متخصصان كشاورزی مشهود است ولی اين كمبود بر سطح آب مخازن تا ماهها بر توليد نيروی برق آبی يا مصارف تفريحی تأثير نمی گذارد .

 بعلاوه آب موجود در سيستم های ذخيره هيدرولوژيكی ( مثلاً مخازن ، رودخانه ها ) معمولاً در مقاصدی مختلف و رقابتی ( مانند كنترل سيلاب ، آبياری ، تفرج ، كشتيرانی ، نيروی برق آبی ، زيستگاههای حيات وحش ) بكار می رود . رقابت بر سر آب در اين سيستم های ذخيره ای در طي دوره خشكسالی شدت می گيرد و منازعات مابين استفاده كنندگان آب به طرز قابل ملاحظه ای افزايش می يابد .

 

 خشكسالی هيدرولوژيكی و آمايش سرزمين ( كاربری اراضی )

         گر چه اقليم عامل اوليه ای در بروز خشكسالی هيدرولوژيكی است ولی ساير عوامل نظير تغييرات كاربری اراضی ( مانند جنگل زدايی ) ، تخريب اراضی و ساخت سدها همگی بر خصوصيات هيدرولوژيكی حوزه اثر می گذارند .

          چون مناطق مختلف بوسيله سيستم های هيدرولوژيكی به هم مرتبطند ، تأثير خشكسالی هيدرولوژيكی به مرزهايی فراتر از منطقه كمبود بارش گسترش يابد . مثلاً خشكسالی هواشناسی ممكن است شديداً بخش هايی از شمال كوههای راكی و دشت های بزرگ شمالی آمريكا را تحت تأثير قرار دهد ليكن از آنجا كه رودخانه ميسوری و شاخه هايش اين منطقه را به سمت  جنوب زهكشی می كنند امكان بروز تأثيرات هيدرولوژيكی مشهودی در پايين دست جريان وجود دارد . مشابهاً ، تغييرات در كاربری اراضی بالا دست می تواند خصوصيات هيدرولوژيكی نظير مقادير نفوذ و رواناب را تغيير داده و باعث متغيرتر شدن جريان و تشديد رخداد خشكسالی هيدرولوژيكی در پايين دست شود .

 مثلاً در كشور بنگلادش فراوانی وقوع كم آبی به دليل تغيير كاربری اراضی كه داخل كشور و كشورهای همسايه رخ داده ، افزايش يافته است . تغيير نحوه استفاده از اراضی يكی از راههايی است كه طی آن فعاليت های بشر فراوانی پديده كم آبی را حتی بدون آنكه تغييری در وقوع خشكسالی های هواشناسی مشاهده شده باشد ، تغيير می دهد .

 

پيامد اثرات خشكسالی :پيامد اثرات توأم با خشكسالی های هواشناسی ، كشاورزی و هيدرولوژيكی تفاوت های آنها را بيشتر آشكار می كند . زمانی كه خشكسالی آغاز می شود ، بخش كشاورزی بدليل وابستگی بيش از حد به ذخيره رطوبتی خاك ، معمولاً نخستين بخشی است كه تحت تأثير قرار می گيرد . در طی دوره های ممتد خشكی ، چنانچه كمبود بارش ادامه يابد ، رطوبت خاك به سرعت تخليه می شود در اين صورت اتكاء مردم به ساير منابع آبی بايستی تأثيرات اين كمبود را مرتفع سازد مثلاً آنهايی كه متكي به منابع آبهای سطحی ( نظير مخازن و درياچه ها ) و آبهاي زيرزمينی هستند معمولاً ديرتر از سايرين تحت تأثير قرار می گيرند . يك خشكسالی كوتاه مدت كه 3 تا 6 ماه به طول می انجامد بسته به خصوصيات هيدرولوژيكی سيستم و نيازهای مصرف آب احتمالاً تأثيرات اندكی بر اين بخش ها به همراه دارد .

          زمانی كه بارش به حالت نرمال برمی گردد و شرايط خشكسالی هواشناسی پايان        می پذيرد ، تا زمان احياء مجدد منابع آبهای سطحی و زيرسطحی پيامدهای سوء‌اين پديده ادامه می يابد . در ابتدا ذخاير رطوبت خاك و به دنبال آن جريانهای سطحی ، مخازن و درياچه ها و آبهای زيرزمينی جايگزين می شود .

          ممكن است اثرات خشكسالی در بخش كشاورزی به دليل وابستگی آن به رطوبت خاك سريعاً ‌از بين برود ليكن در ساير بخش ها كه متكی به ذخاير سطحی و يا زيرسطحی آب هستند تا ماهها يا حتی سالها طول بكشد . استفاده كنندگان از آبهای زيرزمينی كه معمولاً آخرين افرادی هستند كه به هنگام بروز خشكسالی تحت تأثير آن قرار می گيرند ديرتر از سايرين بازگشت به وضعيت عادی سطح آب زيرزمينی را تجربه می كنند . طول دوره تجديد ذخيره منبع تابعی از شدت و تداوم خشكسالی و مقدار بارش دريافتی است .

 

خشكسالی اقتصادی - اجتماعی :تعاريف اقتصادی - اجتماعی خشكسالی تلفيقی است از عرضه و تقاضای برخي كالاهای اقتصادی با اجزاء‌ خشكسالی هواشناسی ، هيدرولوژيكی و كشاورزي .

          اين مورد با ساير انواع پيش گفته ، از آن جهت تفاوت دارد كه وقوع آن بستگی به فرايندهای زمانی و مكانی عرضه و تقاضا برای تعريف يا تشخيص خشكسالی ها دارد . عرضه بسياری از كالاهای اقتصادی مانند آب ، علوفه ، غلات ، ماهی و نيروی برق آبی بستگی به وضعيت جو دارد .

 بدليل تغييرپذيری طبيعی اقليم عرضه آب در برخی سالها كافی است ولی در سالهای ديگر در حد تأمين نيازهای انسان و محيط زيست نيست . خشكسالی اقتصادی - اجتماعی زمانی رخ می دهد كه تقاضا برای يك كالای اقتصادی بدليل نقصان عرضة‌ آب از حاصل كمبود بارش از ميزان عرضه فزونی می گيرد . بعنوان مثال در اروگوئه در سال 89-1988 خشكسالی موجب كاهش قابل ملاحظه ای در توليد برق آبی شد بدين دليل كه نيروگاههای برقی بجايی استفاده از ذخاير آب متكی به جريانهای سطحی بودند . كاهش توليد برق آبی دولت را واداشت تا اقدام به ورود سوخت گرانتر نفت نمايد و با استفاده از ابزارهای تبديلی انرژی نيازهای مردم را برآورده سازد .

          در اكثر موارد ، تقاضا برای كالاهای اقتصادی در نتيجه افزايش جمعيت و مصرف سرانه رو به تزايد است . عرضه محصولات نيز ممكن است بدليل بهبود راندمان توليد و فنآوری يا ساخت مخازنی كه ظرفيت ذخيره آب را افزايش می دهد ، بيشتر شود .

 اگر هر دو كميت عرضه و تقاضا افزايش يابد عامل ( فاكتور ) حساس نرخ نسبی تغيير است . اگر تقاضا سريعتر از عرضه افزايش يابد ، اثرات سوء و ميزان وقوع خشكسالی در آينده همسو با روند عرضه و تقاضا افزايش خواهد يافت .

انواع کودها

انواع کودها:

 

 

آبشویی نیترات مهمترین راه اتلاف ازت به شمارمی رود. 

تبدیل سریع آمونیوم به نیترات سبب اتلاف ازت می گردد، لذا تلاشهایی

 برای کند کردن تبدیل ازت آلی به ازت معدنی، وکاهش سرعت دگرگونی

 آمونیوم به نیترات، و افزایش بازده کودهای ازته مبذول شده است. 

یکی از مناسبترین راهها، استفاده کودهای کند رها و اوره با پوشش

 گوگردی است.


دارای 40درصد ازت و 10 درصد گوگرد

 

مشخصات کود های پتاسیم :

 

پتاسیم سومین عنصر اصلی برای گیاهان است.

 

میزان این عنصر در خاک معمولأ خیلی بیشتر از میزان عناصر غذایی پر

 مصرف دیگر از جمله ازت و فسفر است.

زمان مصرف پتاس در زمستان همزمان با مصرف سایر کودهای اصلی می

 باشد.

پتاسی که در دی ماه داده میشود در فصل تابستان با گرمای ممتد چند

 ماهه حل شده وجذب می شود، یعنی تا خاک گرم نشود پتاس جذب گیاه

 نمی شود.

نقش پتاسیم

سوخت و ساز ازت و ساختن پرو تئین ها 

 

تنظیم کار روزنه ها و روابط آب

 

فعال کردن آنزیمهای مختلف

 

سوخت و ساز کربو هیدراتها

 

تسریع رشد بافتهای زاینده

 

خنثی سازی اسیدهای آلی

 

وجود پتاسیم در نگهداری آب در بافتهای گیاهی از اهمیت  خاصی برخوردار

 است.

 

  مرکبات دارای پتاسیم کافی، بافت نگهدارنده قوی تری داشته و خاصیت

 انباری میوه ها افزایش می یابد.

 

پتاسیم آلودگی به امراض قارچی را کاهش می دهد.

 

علائم کمبودپتاسیم

 

گیاه مبتلا به کمبود پتاسیم در انساج خود مقدار زیادی نشاسته و قند ذخیره

 میکند.

 

قهوه ای شدن نوک برگها (نوک سوختگی)

 

 سوختگی لبه (لب سوختگی برگها)

 

در مرکبات همچنین پهنک برگ در طول رگبرگ میانی چروک می خورد، نقاط

 کوچک صمغی روی برگ پیدا می شود که به تدریج بزرگ می شوند و به

 رنگ قهوه ای یا سیاه در می آیند. میوه ها پوست کلفت، خشن، بد رنگ و کم آب هستند.

پهنه برگ در گیاهان دارای کمبود تمایل به لوله شدن به طرف بالا و یا به

 طرف پایین پیدا می کند که لوله شدن در طول رگبرگ اصلی است. قسمت

 سوخته شده لبه برگ غالبأ به طرف بالا بر می گردد.

 

غلظت این عنصر مانند کلسیم درخاکهای بکر آهکی بسیار است و در مناطق

 خشک و نیمه خشک مقدار آن با کلسیم تا 12درصد نیز می رسد

.

در شرایط عادی مقدار منیزیم تبادلی و محلول خاک کمتر از کلسیم وبیشتر از

 پتاسیم است.

 

عمومأ جذب منیزیم توسط گیاهان کمتر از کلسیم ویا پتاسیم است.

 

منیزیم تنها عنصر فلزی موجود در کلروفیل است و در مرکز آن قرار گرفته

 است

 

وجود منیزیم برای تداوم سوخت و ساز نوری، فعال سازی آنزیمهای متعدد در

 رابطه با سوخت و ساز کربوهیدراتها اهمیتی حیاتی دارد.

 

علائم کمبودمنیزیم درگیاه

 

کمبود این عنصر با تجزیه شدید کلروفیل از پشت برگ آغاز می گردد .

 

در باغ دارای کمبود منیزیم ،کاهش مقاومت درختان در برابر سرما را میتوان مشاهده  نمود .   

برگها کلروفیل خود را به صورت لکه های کوچک اطراف میان برگ از دست

 می دهند. زردی بتدریج به طرف حاشیه برگها پیش می رود تا تمام آنرا زرد

 کند و همه برگ زرد می شوند .

 

علائم کمبود منیزیم در مرکبات

 

زرد شدن از نوک برگ شروع شده و برگ حالت ابلقی به خود می گیرد. این

 حالت بیشتر در برگهای پیر دیده می شود در حالی که علائم پیشین در

 برگهای جوان ظاهر می گردد. در همه موارد برگها بعدأ خزان کرده و میوه ها

 کوچک و کمرنگ باقی می ماند.


کودهای منیزیم دار و طریقه مصرف

 

سولفات منیزیم(MgSO4): درصورت مشاهده علائم می توان از این کود به

 

 مقدار حدود500 گرم تا یک کیلوگرم برای هر درخت10ساله استفاده نمود. به

 دلیل دارا بودن سولفات به آسانی حل شده و تاثیر سریع و مطمئن دارد.

 

 

سولفات پتاسیم منیزیم(K2SO4.MgSO4): از این کود به منظور تغذیه گیاه با

 هر دو عنصر منیزیم وپتاسیم می توان استفاده نمود.

نحوه مصرف منیزیم

پیشنهاد می شود که:

برای نارنگی حداقل  هر 2 سال یک بار منیزیم بدهیم

برای تامسون هر سال یک بار منیزیم بدهیم .

اگر نمیتوانیم هر سال منیزیم بدهیم ،حتما”

 یک سال در میان بدهیم .

 

برای تمام عناصر فرم قابل جذب آنرا اندازه می گیریم ولی متاسفانه این امر

 به دو دلیل برای ازت مشکل است :

1 – 98 % ازت خاک ازت الی و غیر قابل جذب برای گیاهان است و باید توسط

 میکروارگانیسم ها پوسیده شود .و تنها 2 % به فرم معدنی و قابل جذب

 است .

2 -  یکی از فرم های قابل جذب نیترات است که ابشویی و خارج می شود و

 چون پویایی آن در خاک زیاد است اندازه گیری آن و ارتباط مقدار نیترات و ازت

 جذب گیاه مشکل است .

 
لذا معمولا ً ازت کا را در خاک اندازه میگیرند اما در خاک هایی که کود

 شیمیایی مصرف می شود (غیر طبیعی) مقدار ازت معدنی (آمونیوم و

 نیترات ) قابل ملاحظه است . مخصوصا ً در لایه های عمقی به همین دلیل

 برای تخمین سریع حاصلخیزی خاک و تعیین وضعیت ازت خاک از روش اندازه

 

 گیری نیترات ، پایه بوته گیاه استفاده می کنند . برای این منظور از پای بوته

 های گیاه کاشته شده که قبلاً کودی در ان مزرعه استفاده نشده

 است .نمونه تعیین و نیتراتش را می سنجیم چنانکه مقدار نیترات در اث

ر مصرف کود های شیمیایی قبل به اندازه کافی باشد دیگر کودی مصرف

 نمی کنیم و اگر کافی نبود اقدام به کوپاشی می کنیم .

مطالعات انجام شده نشان می دهد که هر گاه میزان ازت به شکل نیترات

N-NO3 حدود 300 ppm باشد احتمال پاسخ گیاه به کود های نیتروژنه کم

 بوده و نیازی به مصرف کود های نیتروژنه نیست و هرگاه میزان نیترات خاک

 از این مقدار کمتر بشود اقدام به کود پاشی خواهد شد .

چون امونیوم به نیترات اکسید می شود ما محصول نهایی یعنی نیترات ر

ا می گیریم این روش مرسوم شده یعنی اول کود نمی دهند بعد از کاشت

 گیاه و سنجش خاک در صورت نیاز کود اضفه می کنند .در این روش نیترات

 به یک ماده رنگی تبدیل می شود (روش رنگ سنجی) و از روی شدت رنگ

 ایجاد شده به میزان نیترات در نمونه پی می بریم و شدت رنگ ایجاد شده ب

ا نمونه های رنگی مشابه که دارای نیترات مشخص هستند مقایسه نموده و

 غلظت نیترات را در نمونه خاک تعیین می کنیم . برای عصاره گیری نیترات

ا زنمونه خاکاز آب مقطر استفاده می کنیم چون نیترات ها دارای بار منفی

 هستند،  

 

نیتروژن

چرخه نیتروژن:

 

نیتروژن یک بخش اساسی در ساختمان همه موجودات زنده‌است. نیتروژن در

 پروتئین‌ها، واحدهای ساختاری و شیمیایی همه موجودات زنده، و در مولکولهای

 DNA، که دستورات راهنمای ضروری برای همه فعالیتهای زندگی را حمل می‌کنند،

 یافت می‌شود. هر چند نیتروژن ۸۰ درصد اتمسفر را تشکیل می‌دهد، حیوانات و

 گیاهان نمی‌توانند مستقیماَ از آن استفاده کنند. باکتریهای موجود در خاک در رابطه با

 چرخه مجدد نیتروژن از طریق تبدیل آن به شکلی که برای موجودات زنده دیگر قابل

 استفاده باشد، نقش حیاتی بازی می‌کنند. هنگامی که گیاهان و حیوانات می‌میرند،

 باقیمانده اجساد انها بوسیله موجودات ذره بینی موجود در خاک، تجزیه می‌شود و

 ترکیبات نیتروژن درست می‌شود.

این ترکیبات همچنین توسط رعد و برق در هوا ایجاد می‌شوند. این ترکیبات به هنگام

 باران در آب حل شده، و در خاک جذب می‌شوند. در درون خاک، باکتریهای نیترات

 کننده این ترکیبات نیتروژنی را به نیترات تبدیل می‌کنند، که توسط گیاهان ازطریق

 ریشه جذب می‌شوند. حیوانات با خوردن گیاهان نیتروژن به دست می‌آورند باکتریهای

 تجزیه کننده نیتروژن، نیتروژن را مستقیماَ از هوا دریافت کرده و نیترات درست

 می‌کند. انها از ریشه نخود فرنگی، لوبیا و گیاهان دیگر تغذیه می‌کنند باکتریهای

 تجزیه کننده نیترات این مراحل را بر عکس انجام می‌دهند. انها برای تامین انرژی از

 نیترات استفاده می‌کنند و نیتروژن را مجددا به هوا باز می‌گردانند.

ژئوپارک - پارک طبیعت

ژئوپارک چيست ؟

 

ژئوپارک(geopark)، مخفف پارک زمين‌شناسي(Geology Park) مي‌باشد وبه سرزمين‌هايي که پديده‌هاي زمين‌شناسي بي‌همتا و تاريخچه تکامل زمين‌شناسي مشخص دارند گفته مي‌شود. در واقع «ژئوپارک» منطقه‌اي است که در آن ميراث زمين‌شناسي به خوبي و بصورت پايدار حفظ ومديريت مي‌شود. به عبارت ديگر ژئوپارک سرزميني است که يک يا چندجايگاه مهم از نظر علمي(نه تنها زمين شناختي، بلکه باستان‌شناسي، اکولوژيکي يافرهنگي) را در خود جاي داده است.

معرفي يک ژئوپارک بر اساس مواردي همچون تکامل کره زمين، شکل زمين،چشم‌انداز زمين(Natural landscape)، تشکيلات زمين‌شناسي، خاک‌شناسي، کاني‌شناسي،سنگ‌شناسي، فسيل‌شناسي، باستان‌شناسي، ميراث فرهنگي، زيست محيطي و مناطق با ارزش ازنظر گونه‌هاي جانوري و گياهي مي‌باشد.اين مناطق جزئي از يک شبکه جهاني است که بهترين تجارب را بااحترام به حفظ ميراث زمين به اشتراک گذاشته و معيار اصلي آن‌ها، استراتژي توسعه پايدار است. 

ژئوپارک ميراث بجاي مانده ازفعاليت‌هاي طبيعي و بشري در کره زمين است. در اين ميان هر کشوري که از تاريخ کهن وپيچيدگي‌هاي زمين شناختي بيشتري برخوردار باشد، پتانسيل مناسبي را در توسعه ی اين صنعت به همراه خواهد داشت. هدف اصلي از ايجاد ژئوپارك‌ها، حراست وحفاظت از ميراث زمين است كه در معرض صدمات ناشي از فعاليت‌هاي انساني قرار دارد. 

درپاسخ به نياز روز افزون به يک نهاد بين المللي، براي شناخت سرزمين‌هايي که از نظرزمين‌شناختي و علوم زمين جالب توجه هستند، يونسکو طرحي به نام برنامه «شبکه بين‌المللي ژئوپارک» ايجاد نمود. اين شبكه بستري براي تشريك مساعي متخصصين ودست‌اندركاران ميراث زمين خواهد بود. در حال حاضر 25 ژئوپارك در اين شبكه قراردارند. از اين تعداد، 8 ژئوپارك در چين و 17 محدوده در اروپا قرار دارد.اين ژئوپارک‌ها در خصوصيات کلي مشترک مي باشند؛ اما هر کدام درمورد يا موارد خاصي نادر يا منحصر به فرد هستند که باعث تمايز آن ها از ديگر مناطق مي گردد.

يکي ديگر از نتايج اين طرح،گسترش ژئوتوريسم مي‌باشد. ژئوتوريسم در همراهي با اکوتوريسم، پديده‌هاي زمين‌شناسي و زيست‌محيطي را به خدمت آرامش روحي انسان‌هاي کنجکاو در مي‌آورد و آنان را در سفري جذاب، لذت‌بخش و پرخاطره به کشف ناشناخته‌هاي جهان هستي و نزديکي با طبيعت وغوطه‌ور شدن در جاذبه‌هاي طبيعي آفرينش فرا مي‌خواند.

از زماني که يونسکو طرح شبکه بين المللي ژئوپارک را به اجرا درآورد، شاهد آن هستيم که تعداد زيادي از مکان ها در سراسر دنياشناسايي گرديده و به عنوان ژئوپارک معرفي شده اند تا مورد حمايت و حفاظت قرارگيرند. ايران از جمله سرزمين‌هايي است که بدليل تاريخ کهن وتنوع محيط زمين‌شناسي پتانسيل‌هاي فراواني براي معرفي ژئوپارک دارا مي باشدکه بايد مورد توجه قرار گيرد.

ايران بـا وسعـت 1،640،195كيلومتـر مربـع در نيمـه جنـوبي منطقه معتدل شمالي بين '03، °25 و '47، °39 عرضشمالي از خط استوا و '14، °44 و '20، °63 طول خاوري از نصف النهار گرينويچ قراردارد. 

از نظر توپولوژي و مورفولوژي سرزمين ايران فلات نسبتاً مرتفعي است كه در بخش مياني كمربند چين‌خورده آلپ_هيماليا قرار دارد. حدود 90 درصد از خاك كشور در محدوده فلات ايران واقع شده است.ايران در ابتدا جزئي از ابرقاره گندوانا محسوب مي‌شد. باتوجه به سرنوشتي که اين ابرقاره از بدو تشکيل تا امروز داشته است، قطعاتي از آن بتدريج جدا شده، برخي به جنوب اورازيا متصل شده و سرانجام قاره آسيا به شکل فعلي خوددرآمده است. با اين توضيحات، کشور ما در طول دوران‌هاي زمين‌شناسي حوادث بي‌شماري را پشت سر گذاشته است که مطالعه آن‌ها، زمين‌شناسي ايران را تشکيل مي‌دهد(درويش زاده،1370).

از پروتروزوئيك تاكنون تمامي  مراحل زمين‌ساختي مربوط به چرخه ويلسون در ايران رخ داده است و هم اكنون نيز غالب اين مراحل در حال تكوين مي‌باشند؛ از ريفت‌هاي درون قاره‌اي(نظير گسل ده شير) تا منطقه فرو رانش(فرو رانش بقاياي نئوتتيس به زير مكران) و مناطق برخوردقاره- قاره (برخورد ورقه عربستان با ورقه ايران زمين در امتداد گسل اصلي زاگرس). درهر كدام از اين مراحل زمين ساختي محيط ‌هاي ساختاري، ماگمايي، دگرگوني و رسوبي خاصي بوجود آمده‌اند و در هر كدام از اين محيط ها كانسارهاي خاصي تشكيل گرديده‌اند.

از جمله اين چشم‌اندازها مي توان به موارد زير اشاره کرد:

- درياچه ها وچشم‌اندازهاي سواحل

- بيابانها

- قلل و ارتفاعات

- کوه زايي درالبرز و زاگرس منجر به ايجاد چشم اندازهاي شاخصي چون قلل مرتفع، فعاليت‌هاي آتشفشاني و تمرکز بيشترين رويدادهاي حوادث طبيعي و مخاطرات زمين شده است.

- قله دماوند، بلندترين نقطه مياني قوس بزرگ شمالي موسوم به البرز، عظيم ترين مظهرآتشفشاني قديم.

- سرزمين رستم و سيمرغ و ضحاك است که داراي چشمه هاي آبگرم لاريجان، اسك و وانه مي باشد.

- سهند، سبلان و بزمان که از كوه‌هايآتشفشاني با درياچه هاي بسيار زيبا و چشمه‌هاي متعدد آبگرم هستند.

- آب‌هاي گرم معدني

- پديده‌هاي زمين‌شناسي مانند: فرسايش پوست پيازي در بازالت‌هاي دماوند.

- غارها

- الف) غارهاي حاصل از زلزله يا چين‌خوردگي

- ب) غارهاي بادي و يخي

- ج) غارهاي دست كن

 

استرس گیاهان

 

اثر استرس بر روی درختان جنگلی:

عدم قرار گرفتن فاکتور های ضروری در اختیار گیاه می تواند ایجاد استرس نماید که به دو دلیل ایجاد می گردد :

1- گیاه در جای نامناسب کاشته شده باشد ( در جنگل کاریها بیشتر رخ می دهد).

2- شرایط برای گیاه نامناسب شود ( در جنگل های طبیعی رخ می دهد).

آیا هر استرسی باعث مرگ درخت خواهد شد؟

استرس را می توان به یک وزنه تشبیه کرد که در انتهای فنر آویزان است فنر کشیده می شود تا جایی که دیگر نمی تواند کشیده شود و هنگامیکه وزنه برداشته شود فنر به حالت اول و نرمال خود بر خواهد گشت اما در صورت سنگین تر شدن وزنه حتی پس از برداشتن وزنه توانایی بر گشت پذیری از بین خواهد رفت در واقع فنر بیشتر از توان خود کشیده شده است و دیگر نمی تواند به حالت اول خود برگردد.

نکته: البته در این راستا ثبات نسبی درختان با افزایش سن در مقابل استرس های زیست محیطی بدلیل کاهش بافت های فتوسنتز کننده به بافت های مصرف کننده در قیاس با درختان جوان کمتر شده و میزان آسیب پذیری درختان با افزایش سن  بیشتر خواهد شد.

صدمه حاصل از این استرس ها می تواند بطور مستقیم یا غیر مستقیم اثرات منفی برروی تشکیلات فتوسنتز کننده برگ ها داشته باشد و تشکیلات جذب آب و مواد غذایی در ریشه ها متاثر سازد. همچنین اختلال در سیستم هدایتی می تواند شرایط بحرانی در برگ ها و ریشه ها را تحریک نماید در این راستا عوامل و فاکتورهای مختلف می توانند بطور دوسویه یا متقابل یا خود افزایشی روی درخت تحت استرس متوالیا اثر بگذارند.

 تا اینکه درخت وارد چرخه زوال خود می شود.

اکو سیستم جنگل

 

شرایط اکوسیستم(زیست بوم ) سالم جنگل:

 

1- شرایطی که عوامل زنده و غیر زنده (مانند آفات، آلودگی، تنک کردن، بهره برداری...)  که روی جنگل  تاثیر می گذارند اهداف مدیریتی را چه در حال و چه در آینده تهدید نکنند.

 

2- جامعه گیاهی و حیوانی و محیط زیست آنها بطور کامل  وظیفه خود را انجام دهند.

 

3- اکوسیستم در حال تعادل باشد.

 

4- شرایطی که اکوسیستم جنگلی پیچیدگی خود را حفظ نماید ضمن اینکه احتیاجات انسان ها را نیز فراهم کند.

 

5- یک جنگل سالم جنگلی است که توانایی برگشت پذیری را در مقابل تغییرات ایجاد شده داشته باشد.

 

6- توانایی برگشت پذیری اکوسیستم های جنگلی به شرایط ماقبل ازوارد شدن استرس به آنها.

 

7- یک اکوسیستم سالم و بهداشتی باید عاری از سندرم (نشانگان) استرس باشد همانند کاهش تولید اولیه ، صدمه به ظرفیت مواد غذایی، صدمه به تنوع زیستی، افزایش نوسانات در جمیعت های کلیدی ، سیر قهقرایی ساختار زنده، شیوع و تشدید گسترش بیماری ها و آفات.

بیابان

 

بیابان:

 

بخش هاي وسيعي از کشور ايران را مناطق خشک و مستعد بيابانزايي تشکيل مي دهد. طبق برآورد فائو هر ساله حدود يک درصد از مساحت کشور تحت تاثير پديده بيابانزايي، دستخوش کاهش توليد شده و روند بياباني شدن را طي مي نمايد.

مناطق بيابانی استان تهران به دو دسته بيابانهاي قديمي (طبيعي) با منشاء محيطي و بيابانهاي جديد با منشاء انساني تقسيم می گردد. مرکزیت سیاسی استان، تراکم بالای جمعیت، آلودگی بسیار زیاد ناشی از تعدد کارخانجات و نیز تردد وسائط نقلیه، سبب افزایش غلظت گازهای گلخانه ای توسعه بیابانزایی و بروز مشکلات عدیده ای در سطح استان گردیده که در این رابطه مدیریت صحیح منابع طبیعی، سبب جلوگیری از تغییرات اقلیمی و بیابانزایی در استان خواهد گردید.

 

تاریخچه بیابان زدایی در استان تهران:

 

 

عمليات بيابانزدايي در استان تهران از اواخر  سال 1347 بمنظور مقابل با معضل حركت ماسه هاي روان در  جنوب شرقي شهرستان ورامين  در  حاشيه خط راه آهن تهران– مشهد آغاز گرديد. درابتدابا استفاده از گروههاي شن روب وهمچنين قرار دادن بشكه ونصب تراورسهاي چوبي در دو طرف ريلها بطول30  كيلومتر،اقدام به جلوگيري ازحركت ماسه هاي روان وپوشيده شدن راه آهن گرديد ولي متاسفانه اين اقداملات نتوانست از بازده ونتايج خوبي برخوردار باشد بدین منظورپس از بررسیهای کارشناسانه، اقدام به كاشت  نهالهاي  مقاوم  به   خشكي بويژه  گياه  تاغ  در منطقه گردید که بنحو موثری فرسایش بادی را کنترل نمود.

ماده 15 قانون افزایش بهره وری بخش کشاورزی

اجرای تکالیف قانون افزایش و بهره وری در بخش کشاورزی و منابع طبیعی:

ماده 15: دولت مکلف است ضمن اعمال ممنوعیت بهره‌برداری مازاد بر زاد آوری طبیعی،احیائی و زیست محیطی (اکولوژیک) جنگلهای کشور ، ترتیبات و تمهیدات لازم را جهت اصلاح الگوی مصرف چوبهای جنگلی ،اعم از صنعتی و غیر صنعتی ، جایگزینی سوخت فسیلی و انرژي های تجدید پذیر به جای سوخت های هیزمی ، خروج دام از جنگل و ساماندهی جنگل نشینان به عمل آورده و با استفاده از توان و سرمایه های بخشهای غیر دولتی نسبت به احیاء و توسعه درختکاری مثمر و غیر مثمر و بوستان های جنگلی و زراعت چوب اقدام نماید به گونه‌ای که ظرف 10 سال ضریب حفاظتی جنگلها و مراتع از 40 درصد به 90 درصد و سرانه جنگل از 0.17  هکتار به  0.25  هکتار برسد.

ده چیز بر ده گروه خاصه بر دانش پژوهان نکوهیده است :

دروغ گفتن به فرمانروا ، سپهبدی که زر بر سپاه خویش نپراگند ، مرد سپاهی که از پیکار بهراسد ، دانشمندی که چون چیزی در نظرش مطبوع افتد دل به هوس سپارد و از گناه نترسد ، پزشکی که خود بیمار و دردمند شود . تنک مایه ای که به دروغ به سرمایه و دارایی خویش نازد ، سفله ای که بر هر کس که چیزی دارد رشک برد ، خردمندی که زود خشم بود ، و به چیز کسان طمع ورزد ، کسی که به رهنمایی از نادان امید دارد ، و آنکه کارگاه و یا بنیادی عظیم را به کاهلی سپارد ، و بی خردی که خردجوی نباشد .  حکیم بزرگمهر

                             آبخيزداري ؛ دیباچه کتاب زیبای طبیعت است

وضعيت اقليمي و هيدرولوژيكي :

آب و هواي استان تهران از تنوع خاص شرايط توپوگرافي آن تبعيت نموده و ميزان بارندگي آن از حداقل  80 ميلي متر در مناطق كويري تا 500 ميلي متر در ارتفاعات متغير است و متوسط بارندگي استان  250 ميلي متر برآورد گرديده است كه تأمين كننده آب قابل استحصال براي حوزه هاي آبخيز و نهايتاً شرب ، كشاورزي و صنعت مي باشد .

ميزان قابل استحصال آن از طريق منابع آب سطحی 1776 ميليون متر مكعب مي باشد(1105 ميليون متر مكعب نيز از رودخانه هاي پراكنده و متفرقه قابل استحصال است و درحدود750 میلیون متر مكعب از مخازن سدها برداشت می گردد ) كه عموماًَ به مصرف آب شرب استان تهران مي رسد. همچنين ميزان برداشت از آبهاي زيرزميني در استان سالانه بالغ بر5/3ميلياردمتر مكعب برآورد مي گردد.که مقدار2/9ميليارد متر مكعب از چاه و 276 میلیون متر مكعب از قنوات تامین می گردد.

 

 

زمين شناسي استان تهران :

 ازديدگاه زمين شناسي ، استان تهران در زون ساختاري البرز مركزي و بخش شمالي زون ايران مركزي واقع گرديده است ؛ بخش ارتفاعات و سر شاخه آبخيزها  بر روي زون البرز مركزي واقع شده كه سازندهاي زمين شناسي از پركامبرين تا كواترنري در آن ديده مي شود ، سنگهاي آذرآواري سازند كرج بصورت نواري از غرب به شرق كشيده شده و نيمي از وسعت ناحيه كوهستاني را تشكيل مي دهد .

تهران و اطراف آن از شمال به جنوب به بخشهاي زير تقسيم بندي مي شود : بخش كوهستاني شامل البرز بلند(ارتفاعات) ، بخش كوهپايه و دشت كه متشكل از كوهپايه تهران و گودي شمالي ايران مركزي يا دشت تهران است.

آبخيزها مواهب زمينند در حفظ و احياء آنها بكوشيم .

 

ويژگي هاي حوزه آبخيز استان تهران :

آب و خاك پر ارزشترين سرمايه هاي ملي و زير بناي كليه فعاليتهاي  عمراني و كشاورزي هستند و آبخيزداري با مديريت منابع آب و خاك ، اولين گام در احياء منابع طبيعي مي باشد .

وسعت حوزه آبخيز استان تهران 1467080 هكتار است كه در يك تقسيم بندي كلي شامل حوزه آبخيز سدهاي موجود ، سدهای در دست ساختمان و حوزه هاي آبخيز داخلي مي باشد.

حوزه آبخيز سدهاي موجود با مساحت 252910 هكتار شامل حوزه آبخيز ، سد لار ، سد لتيانو سد ماملو  .

حوزه آبخيز سدهاي در دست ساختمان با مساحت 55610 هكتار شامل  حوزه های آبخيز سد نمرود می باشد .

حوزه آبخيز داخلي با وسعت  1158559هكتار است كه   شامل مناطق مسکونی و بیابانی و کشاورزی است . در این محدوده کوزه های ابخیز کوهستانی دارای مساحتی بالغ بر 350000 هکتار بوده که مهم ترین آنها ارتفاعات شمال تهران می باشد .

حوزه آبخيز استان از نظر موقعيت جغرافيايي کلاً در ارتفاعات البرز و دامنه البرز جنوبی قرار گرفته و دارای حداقل ارتفاع 830 متر و حداكثر ارتفاع 5671 متر مي باشد ؛ از نظر زهکشی بجز حوزه آبخيز سد لار و كه جزء حوزه درياي خزر مي باشند ، ساير حوزه ها به كوير مركزي زهكش مي گردند.